آیه ۴۸ - سوره احزاب

آیه وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللهِ وَ كَفى بِاللهِ وَكيلاً [48]

و از كافران و منافقان اطاعت مكن، و به آزارهاى آن‌ها اعتنا منما، بر خدا توكّل كن، و همين بس كه خدا حامى و مدافع [تو] باشد.

سبب نزول

۱
(احزاب/ ۴۸)

ابن‌عبّاس ( نَزَلَ أَبُوسُفْیَانَ وَ عِکْرِمَهًُْ وَ أَبُو الْأَعْوَرِ السُّلَمِیُّ عَلَی عَبْدِ‌اللَّهِ‌بْنِ‌أُبَیٍّ وَ عَبْدِ‌اللَّهِ‌بْنِ‌أَبِی سَرْحٍ فَقَالُوا یَا مُحَمَّدُ (ارْفُضْ ذِکْرَ آلِهَتِنَا وَ قُلْ إِنَّ لَهَا شَفَاعَهًًْ لِمَنْ عَبَدَهَا وَ نَدَعُکَ وَ رَبَّکَ فَشُقَّ ذَلِکَ عَلَی النَّبِیِّ (فَأَمَرَ فَأُخْرِجُوا مِنَ الْمَدِینَهًِْ وَ نَزَلَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ مِنْ أَهْلِ مَکَّهًَْ وَ الْمُنافِقِینَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَهًِْ.

ابن‌عبّاس ( ابوسفیان و عکرمه و ابواعور سلمی به نزد عبدالله‌بن‌ابیِّ و عبدالله‌بن‌ابیّ سرح آمدند و گفتند: «ای محمّد (ذکر معبودان ما را رها کن و بگو: «این معبودان برای کسانی که آن‌ها را می‌پرستند، شفاعت می‌کنند و ما نیز تو را با پروردگارت وا می‌نهیم». این سخن بر پیامبر (گران آمد، بنابراین دستور داد و آنان را از مدینه بیرون کردند و این آیه نازل شد: وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ از اهل مکّه و الْمُنافِقینَ از اهل مدینه.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۲۱۲
بحار الأنوار، ج۱۸، ص۱۹۹
۲
(احزاب/ ۴۸)

أمیرالمؤمنین ( فی تفسیر الإمام (: عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (لَمَّا بَنَی مَسْجِدَهُ بِالْمَدِینَهًِْ وَ أَشْرَعَ بَابَهُ وَ أَشْرَعْ الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ أَبْوَابَهُمْ أَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِبَانَهًَْ مُحَمَّدٍ (الْأَفْضَلِینَ بِالْفَضِیلَهًِْ فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ (عَنِ اللَّهِ بِأَنْ سُدُّوا الْأَبْوَابَ عَنْ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (قَبْلَ أَنْ یَنْزِلَ بِکُمُ الْعَذَابَ فَأَوَّلُ مَنْ بَعَثَ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ (یَأْمُرُهُ بِسَدِّ الْأَبْوَابِ الْعَبَّاسُ‌بْنُ‌عَبْدِ‌الْمُطَّلِبِ فَقَالَ سَمْعاً وَ طَاعَهًًْ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ (وَ کَانَ الرَّسُولُ (مُعَاذُ‌بْنُ‌جَبَلٍ ثُمَّ مَرَّ الْعَبَّاسُ بِفَاطِمَهًَْ (فَرَآهَا قَاعِدَهًًْ عَلَی بَابِهَا وَ قَدْ أَقْعَدَتِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ (فَقَالَ لَهَا مَا بَالُکِ قَاعِدَهًًْ انْظُرُوا إِلَیْهَا کَأَنَّهَا لَبُؤَهًٌْ بَیْنَ یَدَیْهَا جِرَاؤُهَا تَظُنُّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (یُخْرِجُ عَمَّهُ وَ یُدْخِلُ ابْنَ عَمِّهِ فَمَرَّ بِهِمْ رَسُولُ اللَّهِ (فَقَالَ لَهَا مَا بَالُکِ قَاعِدَهًًْ فَقَالَتْ أَنْتَظِرُ أَمْرَ رَسُولِ اللَّهِ (بِسَدِّ الْأَبْوَابِ فَقَالَ (إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَمَرَهُمْ بِسَدِّ الْأَبْوَابِ وَ اسْتَثْنَی مِنْهُمْ رَسُولَهُ (وَ أَنْتُمْ نَفْسُ رَسُولِ اللَّهِ (ثُمَّ إِنَّ عُمَرَبْنَ‌الْخَطَّابِ جَاءَ فَقَالَ إِنِّی أُحِبُّ النَّظَرَ إِلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (إِذَا مَرَرْتُ إِلَی مُصَلَّاکَ فَأْذَنْ لِی فِی خَوْخَهًٍْ أَنْظُرْ إِلَیْکَ مِنْهَا فَقَالَ قَدْ أَبَی اللَّهُ ذَلِکَ فَقَالَ فَمِقْدَارَ مَا أَضَعُ عَلَیْهِ وَجْهِی قَالَ قَدْ أَبَی اللَّهُ ذَلِکَ قَالَ فَمِقْدَارَ مَا أَضَعُ عَلَیْهِ عَیْنِی فَقَالَ قَدْ أَبَی اللَّهُ ذَلِکَ وَ لَوْ قُلْتَ قَدْرَ طَرَفِ إِبْرَهًٍْ لَمْ آذَنْ لَکَ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ مَا أَنَا أَخْرَجْتُکُمْ وَ لَا أَدْخَلْتُهُمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ أَدْخَلَهُمْ وَ أَخْرَجَکُمْ ثُمَّ قَالَ لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یَبِیتُ فِی هَذَا الْمَسْجِدِ جُنُباً إِلَّا مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهًُْ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (وَ الْمُنْتَجَبُونَ مِنْ آلِهِمُ الطَّیِّبُونَ مِنْ أَوْلَادِهِمْ قَالَ (فَأَمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَرَضُوا وَ أَسْلَمُوا وَ أَمَّا الْمُنَافِقُونَ فَاغْتَاظُوا لِذَلِکَ وَ أَنِفُوا وَ مَشَی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ یَقُولُونَ فِیمَا بَیْنَهُمْ أَ‌لَا تَرَوْنَ مُحَمَّداً (لَا یَزَالُ یَخُصُّ بِالْفَضْلِ ابْنَ‌عَمِّهِ لِیُخْرِجَنَا مِنْهَا صُفْراً وَ اللَّهِ لَئِنْ أَنْفَذْنَا لَهُ فِی حَیَاتِهِ لَنَتَأَبَّیَنَّ عَلَیْهِ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَ جَعَلَ عَبْدُ‌اللَّهِ‌بْنُ‌أُبَیٍّ یُصْغِی إِلَی مَقَالَتِهِمْ فَیَغْضَبُ تَارَهًًْ وَ یَسْکُنُ أُخْرَی فَیَقُولُ لَهُمْ إِنَّ مُحَمَّداً (لَمُتَأَلِّهٌ فَإِیَّاکُمْ وَ مُکَاشَفَتَهُ فَإِنَّ مَنْ کَاشَفَ الْمُتَأَلِّهَ انْقَلَبَ خَاسِئاً حَسِیراً وَ تَنَغَّصُ عَلَیْهِ عَیْشُهُ وَ إِنَّ الْفَطِنَ اللَّبِیبَ مَنْ تَجَرَّعَ عَلَی الْغُصَّهًِْ لِیَنْتَهِزَ الْفُرْصَهًَْ فَبَیْنَا هُمْ کَذَلِکَ إِذْ طَلَعَ عَلَیْهِمْ رَجُلٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ یُقَالُ لَهُ زَیْدُ‌بْنُ‌أَرْقَمَ فَقَالَ لَهُمْ یَا أَعْدَاءَ اللَّهِ أَ‌بِاللَّهِ تُکَذِّبُونَ وَ عَلَی رَسُولِهِ (تَطْعُنُونَ وَ اللَّهَ وَ دِینَهُ تَکِیدُونَ لَأُخْبِرَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (بِکُمْ فَقَالَ عَبْدُ‌اللَّهِ‌بْنُ‌أُبَیٍّ وَ الْجَمَاعَهًُْ وَ اللَّهِ لَئِنْ أَخْبَرْتَهُ بِنَا لَنُکَذِّبَنَّکَ وَ لَنَحْلِفَنَّ لَهُ فَإِنَّهُ إِذًا یُصَدِّقُنَا ثُمَّ وَ اللَّهِ لَنُقِیمَنَّ مَنْ یَشْهَدُ عَلَیْکَ عِنْدَهُ بِمَا یُوجِبُ قَتْلَکَ أَوْ قَطَعَکَ أَوْ حَدَّکَ قَالَ فَأَتَی زَیْدٌ رَسُولَ اللَّهِ (فَأَسَرَّ إِلَیْهِ مَا کَانَ مِنْ عَبْدِ‌اللَّهِ‌بْنِ‌أُبَیٍّ وَ أَصْحَابِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ الْمُجَاهِدِینَ لَکَ یَا مُحَمَّدُ (فِیمَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ مِنَ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ وَ الْمُوَالَاهًِْ لَکَ وَ لِأَوْلِیَائِکَ وَ الْمُعَادَاهًِْ لِأَعْدَائِکَ وَ الْمُنافِقِینَ الَّذِینَ یُطِیعُونَکَ فِی الظَّاهِرِ وَ یُخَالِفُونَک فِی الْبَاطِنِ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ مَا یَکُونُ مِنْهُمْ مِنَ الْقَوْلِ السَّیِّئِ فِیکَ وَ فِی ذَوِیکَ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فِی تَمَامِ أَمْرِکَ وَ إِقَامَهًِْ حُجَّتِکَ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ هُوَ الظَّاهِرُ وَ إِنْ غُلِبَ فِی الدُّنْیَا لِأَنَّ الْعَاقِبَهًَْ لَهُ لِأَنَّ غَرَضَ الْمُؤْمِنِینَ فِی کَدْحِهِمْ فِی الدُّنْیَا إِنَّمَا هُوَ الْوُصُولُ إِلَی نَعِیمِ الْأَبَدِ فِی الْجَنَّهًِْ وَ ذَلِکَ حَاصِلٌ لَکَ وَ لِآلِکَ وَ أَصْحَابِکَ وَ شِیعَتِهِمْ ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (لَمْ یَلْتَفِتْ إِلَی مَا بَلَغَهُ عَنْهُمْ.

امام علی ( در تفسیر امام عسکری (آمده که امام علی (می‌فرماید: وقتی‌که رسول خدا (مسجد خود را در مدینه بنا نهاد و درِ خانه‌ی خود را رو به آن کار گذاشت و مهاجران و انصار نیز در خانههای خود را به سمت مسجد کار گذاشتند، اراده‌ی خدای عزّوجل بر آن قرار گرفت که محمد (و خاندان بزرگوارش را به‌وسیله‌ی فضیلتی از دیگران متمایز کند، از این رو جبرئیل (از جانب خدا فرمان آورد درهایی را که به مسجد رسول خدا (باز کردهاید، پیش از آنکه بر شما عذاب نازل شود، ببندید. نخستین کسی که رسول خدا (به وی پیام فرستاد که در خانهاش را که به مسجد باز میشود، ببندد، عباس‌بن‌عبدالمطلّب بود. عباس گفت: «فرمان خدا و رسولش مطاع است». و قاصد پیامبر (معاذبن‌جبل بود. سپس عباس بر فاطمه (گذر کرد و وی را در حالی یافت که بر در خانهاش نشسته و حسن و حسین (را نیز نشانده است. به وی عرض کرد: «چرا اینجا نشستهاید؟ به وی بنگرید که به ماده شیری میماند که بچّههایش را در مقابل خود نشانده و گمان میکند رسول خدا (عمویش را از مسجد بیرون ولی پسرعمویش را نگه می‌دارد»! درحالی‌که رسول خدا (از کنار آن‌ها عبور می‌کرد، به فاطمه (فرمود: «چرا اینجا نشستهاید»؟ عرض کرد: «منتظر فرمان رسول خدا (برای بستن درها هستم». آن حضرت فرمود: «خدای متعال همه را امر فرموده که در خانههای خود را ببندند و رسولش را از این امر مستثنی کرده و شماها نفس رسول خدا (هستید». از طرفی عمربن‌خطّاب آمده و گفت: «ای رسول خدا، من دوست دارم شما را هنگامی‌که به مصلّایتان می‌روید، ببینم، پس اجازه بفرمایید دریچهای داشته باشم که از آن شما را نظاره کنم»! فرمود: «خداوند چنین اجازهای نداده است». عمر گفت: «فقط به اندازهای که صورتم را روی آن قرار دهم»! فرمود: «خداوند اجازه نداده است». گفت: «به اندازهای که بتوانم چشمانم را روی آن بگذارم»! فرمود: «خداوند اجازه نداده است، حتی اگر بگویی به اندازه‌ی سر سوزنی باشد، به تو اجازه‌ی آن را نمیدهم؛ سوگند به کسی که جانم در دست اوست، این من نبودهام که شماها را خارج کرده‌ام و من ایشان را وارد نکردهام؛ بلکه خداوند آنها را وارد و شما را خارج کرده است»؛ سپس فرمود: «بر کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد لازم است که با حالت جنابت در این مسجد بیتوته نکند به استثنای محمّد، علی، فاطمه، حسن، حسین (و برگزیدگان پاکیزه از خاندان و فرزندان ایشان». علی (فرمود: «مؤمنان، این فرمان را پذیرفته و اطاعت کردند، امّا منافقان، به خشم آمده و امتناع ورزیدند، نزد یکدیگر رفته و میان خود میگفتند: «مگر نمیبینید که محمّد (همچنان فضائلی را صرفا به پسر عموی خود اختصاص می‌دهد تا ما را از حیطه‌ی فضائل دست خالی خارج کند؟! به خدا سوگند! اگر در حیات پیامبر از او اطاعت کنیم مسلّماً بعد از وفات او از از قبول فضیلت علی خودداری خواهیم کرد». عبدالله‌بن‌اُبیّ به سخنان آن‌ها گوش میداد گاه به خشم میآمد و گاه آرام میشد و به آنان میگفت: «محمّد (مرد خداست؛ پس از اینکه با وی آشکارا دشمنی کنید، برحذر باشید. زیرا هرکس با مرد خدا آشکارا دشمنی ورزد، سرنگون و خوار و درمانده خواهد شد و زندگی بر وی تنگ خواهد گشت و انسان زیرک و باهوش کسی است که غم و غصّه را تحمّل کند و منتظر فرصت مناسب بماند»، آنها در چنین وضعیّتی بودند که مردی از مؤمنان که زیدبن‌ارقم نامیده میشد بر آن‌ها گذشته و به آنان گفت: «ای دشمنان خدا! آیا خداوند را تکذیب میکنید و بر رسولش خرده میگیرید و بر علیه خدا و دین او دسیسه میچینید؟ حتماً رسول خدا (را از سخنان شما آگاه خواهم نمود». عبدالله‌بن‌اُبی و جماعت همراهش گفتند: «به خدا سوگند! اگر پیامبر را از سخنان ما با خبر کنی تو را تکذیب نموده و برای آن حضرت سوگند یاد خواهیم کرد که در این صورت ما را تصدیق خواهد نمود. به خدا سوگند! کسانی را میآوریم که نزد وی بر علیه تو چنان شهادتی دهند که مستوجب قتل یا قطع عضو یا حد گردی»! گوید: سپس زید نزد رسول خدا (آمده و آنچه را که از عبدالله‌بن‌اُبیّ و یارانش شنیده بود، پنهانی گزارش داد و خدای متعال آیه: وَ لَا تُطِعِ الْکَفِرِین را نازل فرمود که ای محمّد (سخن کافرانی را که با تو در آنچه آنان را به ایمان به خدا و دوستی با خودت و دوستداران خودت و دشمنی با دشمنان خودت دعوت میکنی منازعه میکنند، نپذیر؛ همچنین سخن منافقان را که در ظاهر از تو اطاعت میکنند و در باطن به مخالفت با تو برمیخیزند، نپذیر و به آزارهای آن‌ها اعتنا منما و اهمیّتی به حرف‌های بدی که درباره‌ی تو و خاندانت میزنند، نده و در به پایان‌رساندن مأموریّت خود و اقامه‌ی حجّتت بر خدا توکّل کن، زیرا درواقع مؤمن پیروز است هرچند در این دنیا مغلوب گردد، چون فرجام از آنِ اوست و تنها هدف مؤمنان از تلاششان در این دنیا، رسیدن به نعمت‌های جاوید در بهشت است و این امر برای تو و اهل‌بیتت و اصحاب و شیعیان ایشان حاصل است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۲۱۲
فقه القرآن، ج۱، ص۳۳۷

و از کافران و منافقان اطاعت مکن، و به آزارهای آن‌ها اعتنا منما

۱ -۱
(احزاب/ ۴۸)

علی‌بن‌إبراهیم ( قوله وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ أَیْ کُفْرَاً وَ هِیَ نَاسِخَهًٌْ لِقَوْلِهِ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ لِقَوْلِهِ وَ دَعْ أَذاهُمْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ؛ (انفال/۳۹) فِتْنَةٌ یعنی کفر، [که این آیه، آیات] کُفُّواْ أَیْدِیَکُمْ؛ (نساء/۷۷) وَ دَعْ أَذاهُمْ را نسخ کرده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۲۱۴
القمی، ج۱، ص۲۷۷
۱ -۲
(احزاب/ ۴۸)

الأئمّهًْ ( رُوِیَ عَن الأئمَّهًْ (أَنَّ قَولَهُ وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ نَاسِخٌ لِقَولِهِ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ کَذَا قَولُهُ وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ نَاسِخٌ لِقَولِهِ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ.

ائمه ( از ائمه (روایت شده است که فرموده‌اند: وَ قَاتِلُواْ فیِ سَبِیلِ اللهِ؛ (بقره/۱۹۰) ناسخ آیه‌ی: کُفُّواْ أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُواْ الصَّلَوةَ؛ (نساء/۷۷) است و همچنین آیه: وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ؛ (بقره/۱۹۱) ناسخ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۲۱۶
فقه القرآن، ج۱، ص۳۳۷
بیشتر